سوله زو ؛ خشکه زو
گفته بودم که گریوان را راهی بود بس زیبا و قریب . بجنورد را که به سمت قبله پشت سر میگذاشتی؛ از دباغخانه و فقیرینگ اوه گذشته ، بعد الوریخان(الهوردیخان) باید قنات چشمه گونهی چوقرباغ را به سوی ضلع جنوبی تختهی ارکان ترک میکردی تا در دوراهی بشقارداش به شاهپسند برسی. خوشمنظر امروز که پسند شاهعباس آمده بود؛ میاندوآب گریوان و مهنان، واقع است. ارک در بین دو روستای مطرانلو و کچرانلو، از چنان شهرتی برخوردار بوده که هنگ سردار سپه در آنجا مستقر گردیده و اولین القاب سجلی را رضا خان با نیروی ارتش به فرماندهی، سرهنگ البرزی برای مردم منطقه صادر کرده است.
جز اندک درختان شرق راه و حاشیهی رودخانه که از برکت آب گریوان مشروب میشد، باغی احداث نشده بود. سردختیهای تنک غرس شدهی کنار آب؛ در فیروزه شکل باغ گردو به خود میگرفت. گرچه گردوها و درختان میوهی دیگر باغ را تشکیل میدادند ولی این لوشیها بوده و هستند که اهالی فیروزه را معروف ساختهاند.
سالهای سال راه گریوان، چه در دوران مینیبوسهای بنز و جیپهای شهباز و قبل آن از میان "زو" گذشته به فیروزه میرسید. فیروزه بعنوان روستا در گذشته رونقی بیش از امروز داشته است. روابط گریوانیها جز در یک برههی زمانی در دوران برو برویی مرحوم کدخدا یارمحمد( کدخدا یارو) حسنه بوده است. البته کل کلهای کدوخور و لوشی خور همچنان باقی است.
بعد از باغات فیروزه به دو زو میرسیم. در سمت راست خشکه راه را به غرب برده تا جایی که به حصار(عیسو) و رختیان و نهایتا به سنخواست برساند.