gerivan گریوان

gerivan گریوان

معرفی گریوان و مطالب متنوع دیگر
gerivan گریوان

gerivan گریوان

معرفی گریوان و مطالب متنوع دیگر

خان خان توتماق ( میر نوروزی)

مطلبی از وبلاگ آقای مهندس سالاریان

http://salariyan.blogfa.com/post-4190.aspx

نو روز و خان خان در داستان سینوهه در بار فرعون!

در داستان "سینوهه " پزشک مخصوص فرعون نیز به اجرای مراسم " خان خان " و " نوروز " درخاورمیانه اشاره شده است، سینوهه حدودا 1500 سال قبل از میلاد و یا 3500 سال پیش در دربار فرعون می زیسته و در این تاریخ هنوز نسلی از باصطلاح آریائیان ( پارسیان ) در ایران امروزی خبری نبود، در این داستان سینوهه می گوید من با کاپتا ( نوکر سینوهه) به منطقه ای رفتیم که اوائل فصل بهار بود و در این منطقه بر اساس رسم قدیمی، 13 روز پادشاه منطقه، تمام اختیارات خود را به عنوان پادشاه موقت به هر کسی که داوطلب این مقام بود می داد و پادشاه موقت یا خان نوروزی، در این 13 روز هر فرمانی را که می خواست می توانست صادر کند و مردم، و حتی خود شاه هم ملزم به فرمانبرداری از این فرمان بودند.
آن سال هم کسی حاضر نمی شود شاه 13 روزه شود، اما نوکر سینوهه این وظیفه را به عهده می گیرد و چند روز هم فرمان می راند و همه و از جمله شاه دائمی هم از آن تبعیت می کنند، سینوهه از این مسئله تعجب می کند که چرا مردم این کشور از این موقعیت استفاده نمی کنند و شاه موقت نمی شوند؟ لاکن به سینوهه گفته می شود، شاه موقت در طول 13 روز هر فرمانی را می تواند صادر کند ولی بعد از پایان 13 روز اگر وی پادشاه خوبی بوده باشد وی را با خوراندن شراب زهر آلود می کشند، ولی اگر در این 13 روز فرمان های بدی داده باشد با شکنجه می کشند! سینوهه و کاپتا با فهمیدن موضوع، قبل از پایان 13 روز به صورت پنهانی و از داخل جوی آبی از زیر حصار شهر فرار می کنند و کاپتا از مرگ نجات می یابد!

حالا هم این رسم به شکلی در بعضی روستاهای ایران در اول فروردین تا 13 روز اجرا می شود و فرد ساده ای از روستا، حاکم 13 روزه آن روستا می شود ولی بعد از پایان حاکمیت 13 روزه اش از آن روستا فرار کرده و چند روزی را در روستاهای دیگر می گذراند تا خشم مردم بخوابد، سپس وی به روستا می آید.

خان :

واژه خان اساساً عنوان روئسای قبایل و پادشاهان ترک بوده است عنوانی که برای احترام به آخر اسم مردان اضافه می شد و در دوران صفویه عنوان حاکم ایالات کوچک بوده است. این القاب به تدریج در بین اقوام دیگر نیز متداول گردیده است .


عیدگاه :

در گذشته در خراسان هر روستایی یک عیدگاه داشت. عید گاه محل تفریح و سرگرمی مردمان از کوچک و بزرگ بخصوص دختران و پسران جوان درایام نوروز بود. در عید گاه هرکس با همسن و سال خود مشغول بازی و سرگرمی می شد. کودکان و نوجوانان بیشتر با هم مشغول بازی بودند. دختران جوان نیز با خود یک دف کوچک می آوردند و به نوبت می زدند و می رقصیدند. اغلب بخشی ها با تار و قوشمه نیز حضورداشتند و پسران نیز بازی های خاص خود بازی می کردند و پهلوانان اغلب کشتی با چوخه می گرفتند.


خان خان توتماق (میر نوروزی) :

یکی از سرگرمی های مشهور در عیدگاه " خان خان توتماق " یا " خان نوروزی " بود که در برخی روستاها و شهرها نوعی انتخاب « شاه »  موقت برای عید گاه نیز بوده است.

در شهرستان بجنورد و در روستاهای آن بخصوص روستای گریوان در بخش مرکزی آن تا چند ده سال پیش، در ایام نوروز مراسمی محض تفریح و انتقاد و تذکر به دستگاه حکومت جهت اجرای عدالت، اجرا می شده است که در اصطلاح محلی به آن " خان خان توماق " می گفتند ( بنده نویسنده نیز شاهد اجرای آن بوده ام).

در این مراسم، فردی عام و توانمند از میان مردم که بتواند رل خان را بخوبی بازی کند ( در مواردی نیز فرد مسخره یی) را عنوان خان نوروزی یا شاه موقت داده برای او بارگاهی در میدان مرکزی شهر یا محل عیدگاه در روستا می آراستند، فرمانرویان و حکام محلی، برای ایام نوروز، زمام امور شهری را به عهده‌اش می‌سپردند. مدت سیزده روز تمام حکومت بر شهر و روستا را، یکسره در اختیار خان نهاده می شد. در این مدت امارت موقتی خان نوروزی ظاهراً عنان اختیار را به دست وی سپرده و اوامر او را رعایت کرده و لازم الاجرا می‌دانسته‌اند.چنانکه گفته اند که حتی خان های پر قدرت و پر افاده ای همچون سردار مقتدر بجنوردی نیز به رضای خاطر در این سیزده روز سر به فرمان خان موقت نوروزی می گذاشتند.

بزرگان شهر و یا روستا نیز امکانات گوناگون و شمشیر، خنجر، تفنگ شکاری و انواع وسایل مورد نیاز را در اختیار وی و یارانش می‌گذارده‌اند و مردم شهر یا روستا هم دستورهای خان را که بسیاری از آنها در جهت فراهم ساختن شادی و نشاط و سرگرمی عموم و خنداندن طبقات مردم صادر می‌شده، به طیب خاطر اجرا می‌کرده‌اند.

اعضای هیئت موقت خان نوروزی عبارت بوده‌اند از  :

1- خان نوروزی 2- نخست وزیر کهن وزیرکه مشاور خان بوده و از میان پیرمردان بذله‌گو و نکته‌پرداز انتخاب می‌شده‌است. 3- وزیر دست راست که مامور اجرای اوامر عادی و معمولی را برعهده داشته‌است. 4- وزیر دست چپ که مأمور اجرای دستورهای غیرعادی و مضحک بوده‌است و فرمان‌های مضحک و عجیب را صادر می‌کرد. 5- میرزا که فردی با سواد بوده و سمت منشی‌گری داشته‌است. 6- مرد گوپال دست که همواره کوپالی به ظاهر سیمین در دست داشته و فرمان‌های خان را به دیگران ابلاغ می‌کرده‌است. 7 – مرد یزله گو که لباسی از پوست پشمی حیوانات می‌پوشید و زنگوله‌ های متعدد به آن می‌بست و کلاهی نیز از دم روباه به سر می گذاشت. این شخص با طنزها و شوخی‌های گوناگون موجبات خندهٔ دیگران را فراهم می‌ساخته است و جز خان نوروزی همه را به باد شوخی و مسخره می‌گرفته‌است 8- خنجر زنان یا جلادان. 9- بخشی ها و نوازندگان محلی که در دستگاه خان و در عیدگاه با نوازندگی و خوانندگی شادمانه موجب نشاط مردم می‌شدند. 10- تعداد امینه که وظفیه برقراری نظم و امنیت و خدمتگزاری را بعهده داشتند. بدین ترتیت تعداد اعضائ هیئت خان نوروزی گاهی به 35 نفر نیز می رسید.

از آغاز تا انجام دوره حکومت موقت، خان نوروزی، حق هر گونه خندیدن یا تبسم از خان نوروزی سلب می‌شد و وظیفهٔ همگان این بود که در صورت مشاهدهٔ کمترین خنده یا تبسم از خان، وی را از مقام خان خانی خلع کنند.

خان نوروزی به‌هنگام طلوع آفتاب بر تخت می‌نشست و سپس فردی، با تعظیم و تکریم اعضای دربار را به او معرفی می‌کرد. کار خان و یا شاه موقت عبارت بوده است از: ایجاد نظم قانون در عیدگاه، گرفتن پول و تهیه غذا برای نوازنده ها و بخشی ها؛ نظارت برجوانان کشتی گیر بوده است. علاوه بر آنها کنترل غریبه هایی که به عید گاه می آمده اند و باید به دستور خان پولی بابت تماشا پرداخت می کرده اند. علاوه بر آن، خان نوروزی دستور آزادی زندانیان بی‌گناه، آشتی‌کردن خانواده‌هایی که با هم اختلاف داشتند، واداشتن ثروتمندان به کمک به مستمندان را نیز صادر می‌کرد

مردم مراسم " خان خان " را با غرور تمام، نوعی نقد اجتماعی بسیار پیشرفته، می شمردند: زیرا خان چند روزه، علی الرسم حق داشته است : در مسایل اجتماعی قضاوت کند و احکام او جز در موارد پیچیده ای نظیر قتل نفس، به اجرا گذاشته می شده و این خود فرصتی به دست او می داده است تا در مدت کوتاه فرمان فرمایی خویش، شیوه حکومت و عدالت خان های محلی را با درجه زیادی از بزرگنمایی، زیر ذره بین طنز به باد ریشخند و استهزا بگیرد!

شک نیست که تحمل یک چنین انتقادی، حتی در لفافه ی مراسم سنتی، از قدرت های خودکامه ملوک الطوایفی اواخر عمر قاجار و پهلوی سخت مستبعد می نماید و قابل قبول ترین صورت قضیه این است که هرگز مردم هوشمند و بیدار دل را مجال آن نمی داده اند که به تخت خان چند روزه تکیه زند و مصون از هر تعرضی، ازاین پایگاه، کاریکاتور تلخی از واقعیت در برابر چشم مردم تصویر کند و ازخواب بی خبریشان بر انگیزد.

حق این است که مراسم، تنها در مرحله سرگرمی و دیوانه بازی و مسخره گی به انجام می رسیده. دلقک بازی " خان خان "به عنوان نقدی اجتماعی ، تصوری چندان دموکراتیک است که از یک سو با خود کامگی مطلق خان نان عصر قاجار و و پهلوی و از سوی دیگر با فقدان کامل آگاهی های اجتماعی و سیاسی مردم روزگار کوچک ترین امکان بروز و ظهور نمی توانسته است یافته شود .

با این همه، در مراسم " خان خان " طعنه ای سخت شیرین نهفته است : آنجا که در آخر کار، در پایان مراسم، در گردش روز سیزده فروردین، مردم بر خان چند روزه می شورند، بر سر او می ریزند و کشان کشان، او را در بجنورد به گردشگاه بئش قارداش (پنج برادران) و در روستای گریوان به سرچشمه می برند و با سرنگون کردن وی به آبگیرهای بزرگی که در آنجاهاست و آب پاشیدن به سر و صورت او، در واقع برای بازگشت به میان مردم تطهیرش می کردند!

به سال 1349 پیرمردی در بجنورد زندگی می کرد که می گفتند واپسین خان نوروزی بوده است. هم اکنون حاج آقا یوسعلی گریوانی واپسین خان نوروزی گریوان ساکن مشهد هستند. در ملایجرد از روستاهای جوین نیز مرحوم علی پاکار را شاه می کردند.

برگفته از:

1- کامنت آتیلا بخش نظرات 

2- کتاب کوچه / جلد یک/ انتشارات مازیار / چاپ دوم 1377

احمد شاملو با همکاری آیدا سرکیسیان

3- ویکی پدیا

4- تئاتر در ایران- غریب پور

5- تجربیات نویسنده وبلاگ 

عید نوروز

صدای پای بهار

برف و یخ آب شد
چشمه ‏ها شد روان

شد زمین رنگ‏رنگ
خنده زد آسمان

باز دنیای ما
شاد و پیروز شد

آمد ، آمد بهار
عید نوروز شد

پر شد از بوی گل
کوچه ‏ها ، خانه ‏ها

باز آغاز شد
رقص پروانه‏ ها

باز هم پهن شد
سفره هفت سین

سبز شد ، سرخ شد
هر کجای زمین